گاهی یک چشمت را ببند
امروز موقع پیادهروی یاد آشنایی افتادم که سالهاست با یک چشم زندگی میکند. با خودم گفتم چند دقیقهای یکچشمی پیادهروی رو تجربه کنم، یک چشمم را بستم، به محض بسته شدن یک چشم، چشم دیگر انگار که جاخورده باشه شروع به چرخش و پائیدن اطراف کرد، چپ، راست، بالا، پایین، لحظهای آرام نمیگرفت. درکش میکردم. دروه آموزشیِ سربازی بعضی از [...]
ادبیات
دستاورد ادبیات ادبیات به من شهامت میدهد. ادبیات به من ثابت میکند در مواجهه با جبر دوران اختیار و حق انتخاب با من است. ادبیات به زندگی معنای جدید میدهد. با ادبیات معنی را میشود معنی کرد. یاحق
دوستیهای قدیم به روزرسانی شود
چند روز پیش رفته بودم کتابخانه تا کتاب امانت را تحویل بدهم و طبق معمول با مدیر کتابخانه گرم گفتگو بودم که مراجع دیگری که پسر شانزده هفده سالهای بود برای گرفتن کتاب آمد داخل، سفارش کتاب داد و شماره اشتراک ونام خانوادگیاش را گفت ، به محض شنیدن فامیلیاش رو به اوکردم و گفتم ببخشید اسم پدر شما یاسر [...]
امتحان رانندگی
20 آذر امروز بعد از دو ماه روزانه انتظار کشیدن،بالاخره به سن قانونی رسیدم برای آزمون رانندگی. امتحان آییننامه قبول شدم بس که از سرشوقم بارها این کتابچه کوچک آئیننامه را خوانده بودم. پرونده را دادند دستم بروم برای امتحان توشهری. با پیکان جوانانِ رفتم محل برگزاری امتحان، ماشینم را کنار خیابان کمی دورتر از صفی که تشکیل [...]
پیکان جوانان
15 مهر امشب پدرم وقتی آمد خانه از توی حیاط صدا زد امیر لباس عوض کن بیا کارِت دارم. از پشت پنجره سلام کردم گفتم کجا؟ گفت بدو کار دارم. لباس عوض کردم رفتم توی کوچه دیدم بابا پشت یک پیکان جوانان قرمز نشسته و چراغ میزنه، عین اسب رم کردم دویدم سمت ماشین یک چرخی دورِش زدم و با [...]
وردِ جادویی
گاهی به دانشمان دلگرم میشویم، به آن اعتماد میکنیم و حتی در مرتبهای به آن اعتقاد پیدا میکنیم. اما تا دست به کار نشویم بالاترین سطحِ دانش، باورِ قلبی و قویترین اعتقاد برایمان کار نمیکند. چقدرحرف؟ چقدر شعار؟چقدر ایده؟ چقدر معلومات؟ تاکجا؟ تاکِی؟ اطمینان دارم همهی دانشِ بشری فقط به عنوانِ نقطه شروع قابل اعتنا میباشد و آنچه قابل توجه [...]
معنای زندگی
به نظر میرسد معنای زندگی همان هدف زندگی باشد بنابراین معنای زندگی میتواند به اندازه تکتک انسانها ترجمه های گوناگون داشته باشد. یکی میگوید: زندگی عشق است و شور و مستی. دیگری میگوید: زندگی رنج است و رنج، حتی اگر دردی نداشته باشی، چون بی دردی درد بزرگی است که علاجش آتش است. شخصی میگوید: زندگی به خودی خود معنایی [...]
زبانِدل
زبانِدل لهجه ندارد زبانِدل خندهاش، گریهاش، صدیق است. زباندل لاف نمیزند. زباندل نمایش نمیدهد. زباندل به رُخ نمیکشد. زباندل ارتباطش واژگون نیست، صادق است، حتی با غیر. زباندل خندههایش آزاررسان نیست، گریههایش گُول نمیزند. زباندل دستور نمیپذیرد. زباندل هیچ سدّی ندارد. زباندل سورمه میکشد، کور نمیکند. زباندل اُطو کشیده نیست ولی جذبت میکند. زباندل بی درخواست، اعتراف میکند. زبادل در [...]
چراغ قرمز را رد کن
گاهی اوقات انجام کار درست، غلط است و گاهی انجام کار نادرست، صحیح است. از آنجاکه به طور معمول هر قانون، چارچوب و باید و نبایدی برای رشد انسان، آرامش و سعادتش آورده شده است، حال اینکه این باید و نبایدها میتواند از جانب خداوند باشد که توسط منتخبیناش به انسانها توصیه شده یا میتواند توسط خود انسان با کمک [...]
خلوت
برای راه یافتن به بینش و بصیرتِ درون نیاز به خلوت است خلوت یعنی: ترک روابط زحمترسان و بیمارگونه. ترک پیوندهای غیر لازم. خلوت به معنای بریدن از انسانه ا نیست. بریدن از غیر است، غیر، اجنبی و بیگانه نیست. غیر یعنی کسی که نیازی به ارتباط با او نیست. غیر یعنی مزاحم مولوی میگوید برای راه یافتن به بصیرت [...]
نصیحت
ازمن به خودم نصیحت که برای اشتباه و خطای دیگران خودت را ناراحت نکن و به دردسر نیانداز، هرچند به تو نزدیکند. ماشه رشد را درد میکشد گرچه پختگی میخواهد استفاده از تجربه دیگران و البته همان هم نیاز به گذرزمان دارد بنابراین زور اضافه نزن اشتباه دیگران را تصحیح کنی چون بیش از آنکه منفعتش به تو برسد [...]