به نظر میرسد معنای زندگی همان هدف زندگی باشد بنابراین معنای زندگی میتواند به اندازه تکتک انسانها ترجمه های گوناگون داشته باشد.
یکی میگوید: زندگی عشق است و شور و مستی.
دیگری میگوید: زندگی رنج است و رنج، حتی اگر دردی نداشته باشی، چون بی دردی درد بزرگی است که علاجش آتش است.
شخصی میگوید: زندگی به خودی خود معنایی ندارد باید آن را ساخت و از این ساختن لذت برد و اینگونه معنا پیدا میکند.
شخص دیگری میگوید: به این دنیا آمدن بردن است و مرگ باختن است.
فردی میگوید: زندگی هرکس از پیش نوشته شده است و تقلا معنی ندارد.
فرد دیگری میگوید: زندگی فقط این قسمت از جهان نیست که ما آن را میبینیم و دنباله این زندگی در جهان دیگر است.
با توجه به تجربه و مطالعاتم تعبیر هرکس میتواند میانگینی باشد از آموزهها و اطرافیانی که با آنها نشست و برخاست دارد.
برای من ایدهآل این است
” لحظه را دریاب”
به قول سهراب سپری : زندگی آبتنی کردن در حوضچه اکنون است.
ماندن در این وضعیت یا زیاد کردن این لحظهها طی روز، تنها با گفتار و تفکر میسّرنیست، رسیدن و تجربه این لحظات به این سادگی نخواهد بود و این خود مهارتی میخواهد که پس از مدتها تکرار و تمرین مقدور است.
معمولا دغدغههای رنگارنگی که در هرنسل یا دورهای بروز میکند
اساسیترین مانعی است که موجب میشود از “در لحظه بودن” دور بیفتیم.
لازم است متذکر شوم این موضوع هیچ منافاتی با تلاش، رشدکردن و کسب ثروت ندارد. البته که ثروت به معنای فقط پول، خیر! پول جزئی از ثروت است حتی میتواند جزء مهم از ثروت باشد ولی پولدار ثروتمند نیست.
شُعار نمیدهم، با چشمان خود شاهد زندگی اشخاص پولداری بودهام که حسرت روزهای از دست رفتهشان را خوردهاند که با حرص پول گذشت و حال با همه آن پولها نمیتوانند هزینههایی که برایش دادهاند نظیر سلامتی و زمان را پس بگیرند، بعضی حتی غذای مورد علاقهشان را نمیتوانند بخورند.
بنابراین موضوع قابل ذکر این است که برای رشدمان مراقب حقوق خود و دیگران باشیم و به هرقیمتی برنده شدن را نخریم، ثروتی که با لگدمال کردن خود و دیگری به دست آید بی شک افسوس به دنبال دارد.
مَثَلی از قدیم است که میگوید انسان شیر خام خورده است، جایزالخطاست، کمی بعدتر گفتند انسان ممکن الخطاست و امروز میگویند انسان حتمیالخطاست، من به همین آخری معتقدم اما در خطا ماندن توجیه ندارد شاید تشخیص مسیر درست از ابتدا میسّر نباشد اما عقل و وجدان در طول مسیر به ما هشدار میدهند که هزینهای که میپردازیم از فایدهاش بیشتر است یا خیر؟ آنجاست که ادامه مسیر یا توقف معنی زندگی را میسازد، آنچنانکه میشود ماندگار شد، حال چه به خیر چه به شر
این خیر و شر به انتخابمان مربوط است و معنای زندگیمان را میسازد.
یاحق
ثبت ديدگاه