خانه۱۳۹۹-۳-۳۱ ۱۵:۳۲:۱۵ +۰۴:۳۰

عقب نشینی

توسط |خرداد ۱۸ام, ۱۴۰۳|تجربه زیسته|

عقب‌نشینی از لحظه‌ی پردرد اکنون سبب التیام یا تخفیف درد نمی‌شود، تنها موجب می‌شود عامل درد موقتی پنهان شود. این عقب نشینی یا فرار فقط راهمان را بلندتر می‌کند. یا بدتر اینکه به درد دیگر پناه ببریم. به هر حال روبرو شدن با ماجرا قطعی است کمی دورتر یا دیرتر، هویت آن دگرگون نمی‌شود چه‌بسا آن را سخت‌تر و مقاوم‌تر [...]

زره شرافت

توسط |اردیبهشت ۲۹ام, ۱۴۰۳|روز نوشت|

مهم است که موفق بشوم یا در مسیر موفقیت باشم، علاوه‌بر‌این مهم است که زره شرافت بر تن داشته باشم و به بهانه‌هایی چون: تقدیر، چاره‌ای نیست و کاری از من ساخته نیست بیرونش نیاورم.

انیشتین و دستیارش

توسط |اردیبهشت ۱۱ام, ۱۴۰۳|کوتاه نوشت‌ها|

امتحان پایان ترم بود، دستیار انیشتین وقتی سوالها‌رو دید رو به انیشتین کرد و گفت این سوالها‌رو که پارسال هم داده بودی، چرا سوال تکراری میدی؟ انیشتین گفت سوالها یکیه فرقی نداره ولی جواب‌ها سال به سال فرق میکنه. حتما همه‌مون این جمله‌ی رو شنیدین، ولی مدتیه خیلی کسی بهش توجه نمیکنه یا بهتره بگم اساسا اکثر ادمها نمی‌پذیرند. امروز [...]

وقتی سنت میاد بالا

توسط |بهمن ۹ام, ۱۴۰۰|تجربه زیسته|

وقتی سنت میاد بالا دیگه نمی‌تونی نوشته‌های کتاب رو از نزدیک بخونی ولی با همون چشم‌ها می‌تونی آدم‌ها رو بشناسی وقتی سنت میاد بالا هر غذایی رو نمی‌تونی بخوری ولی حاضر نیستی با هرکسی هم‌سفره بشی وقتی سنت میاد بالا موهای مشکی جاشو با موهای سفید پر کرده یا اصلا مویی برات باقی نمونده ولی قدر مو سفیدهایی که بی [...]

جواب بی جواب

توسط |مرداد ۱۰ام, ۱۴۰۰|تجربه زیسته, دسته‌بندی نشده, روز نوشت|

حتما شده دوستی، خویشی، آشنایی که سالهاست می‌شناسی‌اش سوال بی‌ربطی ازتو بپرسد، تو فلان جا بودی؟  چنین حرفی زدی؟  این کار را تو کردی؟ سوالی که از شدت بی‌ربطی‌اش به تو و شخصیت و زندگی زیسته‌ات زبان در دهانت قفل می‌کند، آه میکشی، لبانت را روی هم فشار میدهی چانه‌ات منقبض می‌شود، تاسف می‌خوری به حال خودت به حال او [...]